۱۳۸۹ تیر ۲۸, دوشنبه

(شاعر نما ها ) :کامران زارعی نیا


با واژگانی چند به سوگ غزل نشسته ایم
نشخوارگرانی از جنس زمان
مست خود و شیفتۀ من
خروشناک و دمان ؛
جگر پاره پارۀ حافظ را
می دوزند ومی درند
تا نامی
آوازه ای
زمانی چند ، بیابند
آینه ای که استاد برابر آینه گذاشت
شکستند و ابدیت را نفهمیدند
مسخ شده و خود شیفته
به تبلور باد چشم داشتند
چهچه بلبلان جیغ بنفشی شد و
باد صبا ، غار کبود
سهل است خطبۀ شقشقیه خواندن
لیک ،
کلام بولهب را
جز داور زمان پاسخی نیست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر