۱۳۸۹ تیر ۲۱, دوشنبه

سلام آقای حافظ


سلام آقای حافظ
نه، خداحافظ آقای حافظ
خداحافظ آقای حافظ که وقتی زخمه برتنبوروشعرت می نشست
همه دختران سمرقندوبخارا وهمه شوريدگان بلخ
وهمه زنان وسينه چاکان قونيه به کناردريچه می آمدند
تا نسيمک غزلت کمی هم ، کَمکی هم
ازماهتابی دل آنان بگذرد .
خداحافظ آقای حافظ ،
که اگرتوبودی وقلندريهای توبودودل چاک چاک تو بود
من وهمسايه ديواربه ديواروچهارپنج تاعاشق ديگر
رای ناچيزمان را به تو ميداديم وتو
رييس جمهور ما می شدی .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر