۱۳۸۹ تیر ۹, چهارشنبه

(( نه آدمی نه صدايی ))


نه کلامی ؛ نه صدایی ،
نه آدمی ؛ نه سلامی ،
گم گشته در انزوای خویش ؛
در هلهله ی میان دو عزا ،
تقدیری نفرین شده ،
در گردشی پرگار وار میان اوج و حضیض ،
طلسم شده در گرداب خویش ،
نه افسون گری ؛ نه ساحره ای ،
و هم چنان میان مرداب دست و پا می زنیم ،
تعویذ باطل السحر از کیسه ی چه کسی در می آید ؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر