۱۳۸۹ دی ۱۳, دوشنبه

کامران زارعی نیا: «هویت گمشده»


در قاب چشمان ات نشانی از فردا نیست ،
تصویر دیروز را در آیینه دیدم ،
شبنم وار جاری شدم ،
گلبرگ های رخ ات را شستم ،
چنان که امروز را هم از یاد بردی .
در پیله ی تنهایی خویش ؛
در پی ِ دگرگونشی محو ،
هویت ام گم شد .
برای یافتن چیزی و به دست آوردن تو ،
سیب چون آن چرخید ،
که دیگر خود را نیز باز نمی شناسم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر